سطل آشغال :



وسيله‌ اي ا‌ست موجود در خيابان‌ها جهت ريختن زباله در اطراف آنها !



مدرك تحصيلي :



كاغذي مستطيل شكل، در ابعاد مختلف كه بسته به مقطع ، قيمتش فرق مي‌كند !



اوراقچي :



تنها موجودي كه زنها را بهترين رانندگان دنيا ميداند !



حراج :



اصطلاحي‌ است كه در آن به قيمت اصلي كالا درصدي اضافه كرده

و با ماژيك قرمزروي آن خط زده و قيمت اصلي كالا را در زيرش درج مي‌كنند …!



رئيس :



فردي كه وقتي شما دير به سر كار مي‌رويد خيلي زود مي‌آيد

و زماني كه شما زود به اداره مي‌رويد يا دير مي‌آيد و يا مرخصي است …!

دسته ها : طنز

يك بنده خدايي، كنار اقيانوس قدم ميزد و زير لب، دعايي را هم زمزمه ميكرد. نگاهى به آسمان آبى و درياى لاجوردين و ساحل طلايى انداخت و گفت :- خدايا ! ميشود تنها آرزوى مرا بر آورده كنى ؟ناگاه، ابرى سياه، آسمان را پوشاند و رعد و برقى در گرفت و در هياهوى رعد و برق، صدايى از عرش اعلى بگوش رسيد كه ميگفت :- چه آرزويى دارى اى بنده ى محبوب من ؟مرد، سرش را به آسمان بلند كرد و ترسان و لرزان گفت :- اى خداى كريم ! از تو مى خواهم جاده اى بين كاليفرنيا و هاوايي بسازى تا هر وقت دلم خواست در اين جاده رانندگى كنم !از جانب خداى متعال ندا آمد كه :- اى بنده ى من ! من ترا بخاطر وفادارى ات بسيار دوست ميدارم و مى توانم خواهش ترا بر آورده كنم، اما، هيچ ميدانى انجام تقاضاى تو چقدر دشوار است ؟ هيچ ميدانى كه بايد فرمان دهم تا فرشتگانم ته ى اقيانوس آرام را آسفالت كنند ؟ هيچ ميدانى چقدر آهن و سيمان و فولاد بايد مصرف شود ؟ من همه ى اينها را مى توانم انجام بدهم، اما، آيا نمى توانى آرزوى ديگرى بكنى ؟مرد، مدتى به فكر فرو رفت، آنگاه گفت :- اى خداى من! من از كار زنان سر در نمى آورم ! ميشود بمن بفهمانى كه زنان چرا مي گريند؟ ميشود به من بفهمانى احساس درونى شان چيست ؟ اصلا ميشود به من ياد بدهى كه چگونه مى توان زنان را خوشحال كرد؟صدايي از جانب باريتعالى آمد كه : اى بنده من ! آن جاده اى را كه خواسته اى، دو باندى باشد يا چهار باندى ؟

دسته ها : طنز

اين مطلبو بريد ادامه مطلب بخونيد بهتره .خنده

دسته ها : طنز

ميدونم خيلي از شما اين مطلبو شنيديد ولي به نظرم جالب بود.


* از رفتگر محله عيدي بگيريد.



* سي دي قفل دار رو بشكنين تا قفلش باز بشه.



* جوراب هاي كثيف رو به پره هاي پنكه ببنديد و پنكه را روشن كنيد.



* با هندوانه يه قل دو قل بازي كنين !



* به دوست دكترتون بگين : مرض جديد چي داري ؟!



* نصف شب زنگ بزنيد به اورژانس و بگوييد: من مرض دارم ، بياين منو ببريد!



* روز بازي پرسپوليس با استقلال، وسط تماشاچي ها بنشينيد و با صداي بلند، ابومسلم را تشويق كنيد !



* هفت تيري بذاريد رو شقيقه راننده مترو و بگيد يالا برو دبي.

دسته ها : طنز

۱) چراغ راهنمايي و رانندگي


در ساير نقاط دنيا:

چراغ سبز: حق تقدم با شماست حركت كنيد

چراغ زرد: احتياط كنيد. سريعتر از چهار راه خارج شويد

چراغ قرمز: ايست



در ايران:

چراغ سبز: ببين داداش تو كه از چهار راه رد ميشي، پس تا مي توني آرومتر حركت كن كه اون عقبي ها بمونن پشت چراغ قرمز تا حالشون گرفته شه!

چراغ زرد: آهاي دست و پا چلفتي، پاتو بذار رو گاز! نكنه مي خواي كلي پشت چراغ علاف شي؟ بدو ديگه! سريعتر گازشو بگير و برو، بزغاله!

چراغ قرمز: حق تقدم عبور با شماست!


به ادامه مطلب مراجعه كنيد....

دسته ها : طنز
X